همین که نعش درختی به باغ می افتد
بهانه باز به دست اجاق می افتد ...
حکایت من و دنیای تان حکایت آن
پرنده ای است که به باتلاق می افتد
عجب عدالت تلخی که شادمانی ها
فقط برای شما اتفاق می افتد !!
تمام سهم من از روشنی همام نوریست
که از چراغ شما در اتاق می افتد ... !
به زور جاذبه سیب از درخت چیده زمین
وگرنه چه میوه ای از سر اشتیاق می افتد ؟
**
همیشه همره هابیل بوده قابیلی
میان ما و شما کی فراق می افتد ...؟