با سلام و درود خدمت مهمانان محترم وعزیز این مجال کوتاه ، امید دارم
که همه در پناه حقیقت حق سعادتمند و کامیاب باشید.
قرار شد راجع به این که قرآن معجزه هست یا نه بحث کنیم ...
قبل از ورود به بحث اجازه میخواهم چند نکته کوچک را متذکر شوم :
1.بنده این سطرها را از دریچه و نظر گاه خود مینویسم که به طبع نظرگاه
موافق و تائید کننده معجزه قرآن است . مخالفان میتوانند نظرات خود را
مستدل و جداگانه بیان نمایند و خطاهای حتمی بنده رادر نوع استدلال و بیان مطالب گوش زد فرمایند ...
2.در بحث چه موافق و چه مخالف رعایت ادب و احترام به نظر و دیدگاه مورد انتقاد و شخص مورد خطاب رعایت گردد.
3. مهمانان عزیز این صفحات ما را از راهنمایی ها و پیشنهاد های خو محروم نکنند که باعث افتخار و امتنان بنده خواهد بود.
در ابتدای بحث "معجزه و قرآن " با بستی مختصر اشاره ای به تاریخ روایات
معجزات پیامبران گذشته داشته باشیم. شاید سؤالی که در ابتدا مطرح میشود
این باشد که : " در ابتدای امر آیا معجزهء پیامبران دلیل جامع و مانع بر حقیقت
ایشان بوده است یا خیر ؟ "
در جواب این سؤال باید گفت که هرگز در تاریخ هدایتگری پیامبران الهی
معجزات دلیل صدق ایشان به تنهایی نبوده اند. به تحقیق در تمامی مواردی
که پیامبران الهی معجزه ای به اراده خداوند انجام داده اند ، دلیل آن تنها اصرار
مردمی که در مورد نیت پیامبر شک و شبه داشته اند بوده است و یا در
مواردی دلیل بطلان اقدامات ساحرانه در مقابل حقیقت الهی ( مانند معجزه ء
حضرت موسی ع در دربار فرعون ) و غیره ...(?)
و در اصل بنا بر اشارات خود پیامبران یا کتب الهی در خواست معجزه از
پیامبر خدا به عنوان دلیل راستگویی وی در مراتب پایین تر عقل و اندیشه
و ادراک صورت میگیرد زیرا اعجاز ( در موارد الهی ) و سحر و جادو ( در
موارد غیر الهی ) هرگز به تنهایی اثبات کننده حقیقت هیچ فردی نیستند و تنها
نشانه ای اولیه برای متفاوت بودن و- یا متفاوت جلوه دادن - شخص یا
اشخاص هستند ...
سؤال : - با این حساب چرا پیامبران برای اثبات حقیقت گفته های خود معجزه
می آوردند؟
شاید قسمتی از دلایل این امربه صورت خلاصه اینگونه باشند:
ناشناخته یا عجیب و غریب به عنوان مشغله اصلی فکری مردم در امور
غیر مادی ...
فاعلان اینگونه امور به عنوان سند برتری ایشان ...
( در مقابل ادله عقلی و اثباتی ...) و عدم حدوث ایمان قلبی که به واسطهء
پاکی قلب آماده گی روح و جان افراد در مقابل حقیقت والا حادث میگردد...
مردم به منافع مادی و ... امثالهم سعی در مقابله با حقیقت الهی
می نمودند.
در پس پرده محسوسات عادی شده ...
و ...... (?)
شاید باور کردن این مطلب سخت باشد اما هنوز هم بعد از گذشتن قرون متمادی از تمدن انسانی و پیشرفت علوم و منطق فکری مردم زمانه – اگر در حقیقت به امر قائل باشیم – کسانی هستند که عدم انجام معجزه در مواردی از اتفاقات تاریخی ادیان را دلیلی بر جعلی بودن حقیقت آن میدانند !!
به عنوان مثال می گویند : " اگر امام حسین (ع) درست میگفت پس چرا لشگر یزید همه سنگ نشدند ؟؟!!! ... ویا چرا در فلان موقع دشمنان فلان پیامبر یا امام اینگونه نشدند ؟!! ...
در این مورد متاءسفانه باید به یک ایراد اساسی در روش اندیشهء این افراد اشاره کرد و ان اینست که : " اثبات حقانیت یک انسان یا تفکر که سبقه الهی دارد به الزام با معجزه و خرق عادت اتفاق نمی افتد بلکه بر عکس تنها در موارد نادر اینگونه مصداق می یابد "
در مورد تمامی پیامبران شما میتوانید طول زمان هدایت ایشان را در مقابل تعداد حدوث معجزات نقل شده قرار دهید تا این امر به وضوح مشاهده گردد.
(در مورد پیامبر اسلام و امامان بعد از او و تغییر ماهیت و نوع اعجاز نیز در مجال خود بحث خواهیم کرد .)
... حالا برویم سراغ مسئله اعجاز در قرآن .... یک امر مهم و قابل توجه
در مورد قرآن : " قرآن تنها معجزه مورد ادعای یک پیامبر الهی ست که از بسیاری جهات با دیگر معجزات تفاوت دارد ، یعنی همه موارد ذکر شده در مورد معجزه در برابر این کتاب رنگ تازه و بعد جدیدی به خود میگیرد ... "
حالا این تفاوتها چیست ؟
این مطلب را در قسمت دوم بحث پیگیری خواهیم کرد ...
والله عالم الغیب و الشهاده ...
******************************************************************
(?).
www.nasim8453.blogfa.com/
(?).